(و نماز را برپا دار، كه نماز (انسان را) از زشت رويانند! و گناه باز ميدارد، و ياد خدا بزرگتر است.)
آن خرد بخشي كه آدم ذات اوست جمله اشياء مصحف آیات اوست
خـاك را بر روي آب او گـستريد عقل و جان و دين و دل زوشد پدید
كـره چـرخ فـلك گـردان بـكرد ماه و خورشید اندرو تابان بكرد
جسـم را از خـاك و آب او آفريد روح را از بـا د و آتـش پروريد[1]
مقدمه:
نماز آرامش دهنده ي روح و قلب ، پاك كننده ي زشت و بد ؛ تسكين دهنده ي دردها ، هدايت كننده ي انسان ها؛ نماز را نمي توان ترك كرد ، چون عبادتي است كه خداوند خواسته است ؛ بهترين عاملِ نزديكي به پروردگار، زیبا ترين سپاس از آفريدگار ؛ خالق ما فقط توستي ، اي رازق دهنده ي هستي ؛ ستايش تنها سزاوار توست ، روح و جانم همه ازآن توست.
نماز ستون دين است و دين بدون نماز كامل نيست. نماز عبادتي است ازآدم تاخاتم برهمه ي انسان ها واجب بوده است ولي با شيوه ها و روش ها گوناگون. نماز تنها عبادتي است كه در هر شرایط ، مكان ، زمان و حالتي بر انسان واجب است و بايد آن را به جا آورد.پس از خداوند مهربان مي خواهيم كه ما را هدايت كند و به ما نيروي ايمان دهد تا اين وظيفه ي مان را به جا آوريم.
معني لغوي نماز
3 |
اصل لغوي نماز كه به آن (صلاة ، يا صلوة) گويند ، دعاي خير است چنانچه خداي تعالي مي فرمايد: « وَصَلَّ عَلَيْهِم . . . » يعني ( و دعاي خير كن بر ايشان . . . )2 . و شرعاً (صلاة) عبارت از مجموعه اي (گفتار، رفتار و كردار) مخصوص كه با « اَللهُ اَكْبَرْ» شروع شده و با « اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ» پايان مي پذيرد. و اين گفتار و رفتار مخصوص ، به خاطر دعاهائي كه در آن هست صلاة ناميده مي شود .
يكي ديگر از معاني صلاة ، حمد و ثنا و تمجيد آفريدگار است به نحوي كه شايسته ي مقام اوست. و گاهي صلاة عبارت است از ابراز نياز به پروردگار به صورت قولي و عملي.
ارزش انسان
انسان در ميان ساير جانداران از زمره ي بزرگترين آفريده هاي خداست، و بر آنان ارزش و اهميت بيشتري دارد، صرف نظر از رشد و حركت كه انسان و همه ي حيوانات در آن شباهت دارند. انسان داراي انديشه و تعقل و تفكر نيز مي باشد. و مي تواند دربارهي هر چيز يا هركاري ابتدا بينديشد و بعد تصميم بگيرد و از روي اراده به آغاز هر كاري بپردازد و بكوشد آنچه را كه نمي داند ياد بگيرد و با پرتو مشعل فكر و انديشه از لابه لاي تاريكي ها بگذرد و از ناداني خود را برهاند .
و بالاخره از روي عقل سليم و انديشه درست خداي خود را بشناسد و انساني واقعي شود. بنابراين از نظر علم و دانشي كه خداوند به آدمي عطا فرموده با ساير موجودات روي زمين برتري دارد.
تأثيرات رواني نماز
نماز كامل و واقعي نمازي است كه با خشوع و خُضُوع انجام شود. زيرا خشوع و خضوع قلب را روشن، نفس را تزكيه، آلام دروني تسكين و به روان نمازگزار و آداب بندگي و عبوديت مي آموزد و به او واجبات و مقدمات پرستش خداي «عَزَّوَجَلَّ» را ياد مي دهد. قلب او را شفاف و منور و در آن بذر ارزشها مي كارد.
مقصود از انجام نماز
در حقيقت مقصود از نماز انجام دادن فرمان خداوند و به دست آوردن رضاي او و تحصيل منافع دنيا و آخرت است. مقصود از انجام نماز عادت به انجام آن يا به دست آوردن مال ثروت و يا رسيدن به جاه و مقامي و يا به قصد جلب نظر مداحان به سوي خود و استفاده از آن به عنوان وسيله اي براي دستيابيبه اهداف دينوي نيست.
4 |
بلكه مقصود از نماز عادت به انجام آن ويا به دست آوردن رضايت خداوند و جلب منافع دينوي و اخروي است و كسي كه از هرگونه هدف و مقصد باطل بپرهيزد ( يعني قصدش از اقامه ي نماز مال و ثروت و جاه و مقام شهرت طلبي و زن نباشد) مخلص ناميدن مي شود. كلمه ي اخلاص بر علادتي اطلاق مي شود كه مخلصانه براي ذات مقدس خدا باشد و هيچ گونه چشم طمعي به غير از رضايت خداوند نداشته باشد. و هر گاه كسي نماز را در اوقات خود اقامه نمايد ولي اعمالش مخلصانه نباشد و هدفش از عبادت به دست آوردن مال و ثروت و مقام و تعريف ديگران از او باشد، آن شخص رياكار است و هيچ گونه پاداش مثبتي از كردگارش دريافت نمي كند.
فراموشت نكرد ايزد در آن حال كه بودي نطفه اي مدفوع و مدهوش
روانت داد وطبع و عقل و ادراك جمال و نطق و رأي و فكرت و هوش
ده انـگشت مرتب كرد بر كـف دو بازوي مركـب ساخـت بر دوش
شيخ سعدي : گلستان |
كنون پنداري اي ناچـيز هـمت كه خـواهد كردنت روزي فراموش
نماز و شجاعت
نماز بزرگترين شجاعت را به انسان مؤمن و نمازگزار مي بخشد. زيرا او جز در برابر پروردگاري كه آفريدگار اوست و در برابر هيچ چيز دست به سينه بايستد« ركوع يا سجوع به جا آورد» برود. زيرا همة اين ها عبادت اند و عبادت جز براي خدا « انباز و شرك» قراردادن است براي او. حال آن كه خداوند شريك و مانندي ندارد، همه چيز را او از نيستي به هستي آورده و از همه ي آنچه كه آفريده است بي نياز است.
پس نمازگزار مؤمن هيچگاه در برابر هيچ كس خاضعانه نمي ايستد و دست به سينه نمي گذارد و به ركوع نمي رود و پيشاني ذلت و فرمانبرداري را بر زمين نمي نهد ، مگر در برابر آفريدگار آمرزگار كه همة هستي ها و نيستي ها وابسته به اراده و مشيت اوست.
فلسفه ي نماز
نماز عبادتي است هشدار دهنده و بيدار كننده از غفلت و فراموشي ، در اوقات معين در شبانه روز با شيوه ي مخصوص آن ، كه انسان را آگاه مي سازد تا با جسمي پاك و تميز و لباسي آراسته و نمازي و محفوظ از هر گونه آلودگي رو به سوي جايگاهش آورد.نماز علاوه بر بعد عبادي و ابراز خشوع و خضوع كامل در برابر ذات پاك خداوند داراي دو حالت مؤثر و انسان ساز است؛ يكي صورت حركات نماز و ديگري صفات مناجات نمازي.
انسان، اين موجود آگاه، آزاد و ارزنده كه اشرف مخلوقات ناميده مي شود ، به وسيله ي اقامه ي نماز ارتباطي دائمي با پروردگار خود برقرار مي كند و هر روز پنج بار با خداي خويش تجدید پیمان و عهد عابديت مي كند. نماز یأس و نومیدی را از قلب ها مي زدايد و آن ها را دعوت مي نمايد كه به ياري و كمك خداوند اميدوار باشند و در هر شرايطي به او پناه ببرند و از او ياري بخواهند.
5 |
طاعت آن نيست كه بَر خاك نَهي پشاني صدق پيش آر كه اخلاص بَه پيشاني نيست
نماز به روايت حديث ( پيامبر اكرم + ) نماز فرمان خدا و از مهمترین سفارشات انبیاء ، و ضروریات دين اسلام و برنامه ي پیشوایان بوده و از بارزترين مصادیق عبادت است.
معني: |
احاديث نبوي دربارة وجوب نماز بسيارند از جمله ي گفته ي پيامبر«صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ وَ سَلَّمَ» : «فَرَضَ اللهُ عَلي اُمَّتي لَيْلَتَه الْإِسْراءِ خَمْسِيْنَ صَلاةً فَلَمْ اَزَلْ اُراجِعُهُ وَ اَسْاَلُهَ اَلتَّخُفِيْفَ حَتَّي جَعَلَها خَمْساًني يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ» (خدا در شبه «اسراء» پنجاه نماز را بر امت من فرض كرد و آنقدر به خدا مراجعه كردم و از پيشگاه او تقاضای تخفيف بر امت خود كردم تا اين كه خداوند تعداد نماز هاي فرضيه را در شبانه روز پنج فرضيه قرار داد.)
كساني كه در روز آخرت سرفراز و شادمان مي شوند، از مقصرين و گنهكاران سؤال مي كنند كه چه چیزی باعث شد به درون سقر يعني سخت ترين جاي دوزخ انداخته شديد؟ در جواب گويند از نمازگزاران نبوديم و از آنها نبوديم كه به فقراء و بي نوايان خوراك دهيم. پيغمبر اكرم (ص) فرموده:
«بُنَيَ الإسْلامُ عَلي خَمْسٍ شَهادَةُ اَنْ لاّ إِلهَ إِلاَّ اللهُ وَ مُحُمُداً رَسُوْلُ اللهِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إِيْتاءُ الزَّكاةِ وَ حَجُّ الْبَيْتِ وَ صَوْمُ رَمَضانَ »
يعني: آئين پاك اسلام بر پنج پاية ي اصلي بنا شده است:1. شهادت دادن به يكتايي خدا و برگزيدن پيامبر(ص). 2. به جا آوردن نماز. 3. به جا آوردن زكوة 4. حج. 5. گرفتن روزه ي ماه رمضان.
|
سر چيست تا بطاعت او بر زمين نهند جان در رهش دريغ نباشد نثار كرد
بخشنده اي كه سابقة فضل و رحمتش ما را بحسن عاقبت اميـدوار كرد
وضو و حكمت آن
وضو گرفتن و انجام اعمال آن آماده ساختن ذهن نمازگزار براي به جا آوردن واجبي ديگر به نام نماز است. و روح و جوهر نماز اين است كه انسان خود را در پيشگاه پروردگارش تسليم و خاشع نشان دهد. يگانه وسيله اي كه آدم را از مشغلتهاي فراوان زندگي ( تفكرات و اعمال ) قبلي رها كند و خضوع و خشوع در جسم و روح او فراهم كند و او را از حضور قلب در پيشگاه آفريدگار برخوردار نمايد وضو است.
|
بنابراین «حكمت وضو» دربه جا آوردن آن است زيرا شست و شو انجام حركات و افعال آن احتياج به زمان دارند، كه علاوه بر رعايت بهداشت و نظافت موجب «تطهير ظاهري و باطني» نيز مي شود. و اين امكان را به نمازگزار مي دهد تا از فكر و عمل قبلي فاصله گرفته و با آمادگي كامل و براساس برنامه ريزي درست، توأم با تطهير ظاهري و باطني براي انجام وظيفه ي مهم تر و مفيدتري كه افامه ي نماز است حاضر و آماده شود.
فلسفه ي وضو
هرگاه انسان با انديشه اي ژرف پي گير مسائلي فردي يا اجتماعي باشد نمي تواند به تفكر دربارة نوعي ديگراز مسائل يا (اعمال و افعال) مربوط به خود يا ديگران بپرهيزد. مگراينكه نوع اول را به طور كلي رها و از آنها دور شود. و با انجام اعمال و حركاتي نسبتاً شديد خود را براي نوع دوم آگاه و بيدار مي نمايد. بنابراين اگر به كسي فكرش شديداً به مسائلي مانند: «صنعت و تجارت» مشغول است گفته شود برخيز و به اداي نماز بپردازد.بدهي است كه آن آمادگي لازم و حضور قلب را كه بايستي داشته باشد ندارد و در خود احساس سستي و سنگيني مي كند ، اما وقتي كه با انجام وضو پرداخت و اعضاي مهم و حساس بدنش را با آب تميز شستشو داد و پاكيزه نمود ذهنش براي براي چيز تازه اي كه وضو ناميده ميشود آماده كرده است، كه در حقيقت وضو است كه روح و انديشة نمازگزار را متوجه ذات پروردگار مي نمايد.
اذان و تاريخچه ي آن
اَذان و و اَذيْن و تَاْذيْن، در لغت به معني: «اِعلامْ ، اِطِلاعْ و خبر دادن» از طريق شنواندن و جار زدن و به گوش رساندن و ريشه ي آن «اُذُنْ» است، كه به معني گوش است. و به اصطلاع شرع به الفاظ مخصوصي گفته مي شود كه بيان كننده ي اَذانْ نماز فرض هستند و خبرِ رسيدنِ وقتِ اقامهِ نمازِ فرض را ميدهد ، كه «شرعاً عبارت از اعلام مخصوصي است كه به اوقات نماز» و غير آن گفته مي شود. اگر از تاريخچه ي اذان بگوييم مي توان گفت كه اذان در سال اول هجري در مدينه ي منوره مشروع گرديده است و پيش از آن بدون اذان نماز برپا مي داشتند چون تعداد آنها كم بود . اما وقتي تعدادشان زياد شد به دستور پيامبر ، اذاني كه عبدالله بن زيد در خواب ديده بود توسط بلال براي اولين بار گفته شد.در احاديث ضريف آمده است: « در روز قيامت گردن مُؤذنين از همه ي مردم بالاتر است، مُؤذنين از همه ي مردم مُعَزَّزتر و داراي مقامي والا و پسنديده هستند؛ و از ترس و مصيبت آن روز در امانند.
شروط مؤذن
7 |
اگر كافر قبلاً شهادت ايمان آورد آنگاه دوبار اذان گفت، اذان دوم او معتبر است.
خوردن براي زيستن و ذكر كردن است تو معتقد كه زيستن از بهرِ خوردن است!
شيخ سعدي
قبله
استقبال قبله ( رو به قبله قرار گرفتن) شرط نماز است و دليل آن قول خداست:
« ÉeAuqsù y7ygô_ur tôÜx© ÏÉfó¡yJø9$# ÏQ#tysø9$# 4 ß]øymur $tB óOçFZä. (#q9uqsù öNà6ydqã_ãr ¼çntôÜx© »(س: بقره ، آيه 150)
(پس در وقت نماز روي خود را متوجه مَسجدُالحَرامْ ( قبله) بگردان ؛ و هر جا كه بوديد روي خود را به سوي آن (قبله) متوجه گردانيد.)
و پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: « اِذ قُمْتَ اِلَي اَلصَّلاةِ فَأَسْبِغِ اَلوُضُوءَ وَ اسْتَقْبِلِ الْقِبْلَهَ.»يعني:
(هرگاه (اراده ي نمازگزاري كردي) وضوي كامل بگير و رو به قبله آور). جايگاه قبله كه مكه نام دارد از ابتداي خلقت كرة زمين مكاني مقدس و جاي احترام بوده است ؛ كه در تواريخ اسلام اشاراتي به آن شده ، كه مفصل آن در اين اندك بحث نمي گنجد.
اي قبلة هر كه مقبل آمد كويت روي دل عاشقان عالم سويت
امروز كسي كز تو بگرداند روي فردا بكدام ديده بيند رويتمرصاد العباد
اركان نماز
اولين ركن نماز گزاردن نيت است: نيت عبارت است از تصميم بر چيزي به همراه به جا آوردن آن ، كه قصد،آهنگ و اراده نیز ناميده مي شود.محل نيت قبل نيت كننده است ، اگر نمازگزار آنرا قلباً اراده كند درست و كافي است؛ اما اگر نيت را به زبان تلفظ نمايد و قلبش از آن غافل باشد، كفايت نمي كند و نمازش باطل است.
دومين ركن گفتن تكبير تحريم است: تكبير به معني « اَللهُ اَكْبَر» گفتن مراد از تكبير تحرّم ، «تَكْبيرَةٌ الاِْحْرامْ» همان «اَللهُ اَكْبَر» گفتن است.
8 |
سومين ركن قيام است: برپاي ايستادن در نمازهاي فرض و واجب را قيام گويند. تمام نماز را از اول تا آخر را قيام ناميده اند ( وَقُومُوا لِلّهِ قانِتِيْنَ )
چهارمين ركن سوره ي فاتحه است: خواندن سوره ي فاتحه در هر يك از ركعاتِ نمازِ فرض براي مرد و زن هر دو واجب، و فرض است؛ چون پيامبر (ص) فرموده است: «لا صَلاةَ لِمَنْ يَقْراْ بِفاتِحَةِ الْكِتابِ » يعني : ( نمازی نيست براي كسي كه در آن سوره ي فاتحه را نخوانده باشد).
ركن پنجم ركوع ، ششم طُمَأنينَهْ در ركوع ، هفتم اعتدال ، هشتم طُمَأنينَهْ در برپاي ايستادن اعتدال ، نهم سجده اول ، دهم آرام گفتن طُمَأنينَهْ در سجدي اول ، يازدهم جلوس بين سجدتين ، دوازدهم طُمَأنينَهْ در جلوس بين دو سجده ، سيزدهم نمازگزاردن ، چهاردهم نماز گزاردن طُمَأنينَهْ در سجده ي دوم ، پانزدهم قعود ، شانزدهم نماز گزاردن خواندن تشهد در قعد آخرين ركعت نماز ، هفدهم فرستادن صلوات ، هيجدهم سلام دادن و نوزدهم ترتيب بين اركان مي باشد. پس نماز 19 ركن است.
تسبيح گويان خدا
تمامي موجودات زنده ي روي زمين از قبيل چهار پايان، پرندگان و ديگر جانداران تا حدودي تعليم پذير و پذيرش آنهاقابل مشاهده و گاهي عجيب به نظر مي رسد ولي آموختن اين تعليم و فراگيري هر آموزشي، در حد توان و علاقة هر يك از آنهاست و اين درگ و ياد گيري نيز اندك است و به درجه ي شعور و انسانيت نمي رسد. گرچه خداوند در آخرت جزاي نيك و بدي را براي آنها قرار نداده و تكليفي بر آنها امر ننموده ولي همه ي آنها حتي درختان،گياهان،جامدات،مايعات و ساكنين آسمانها و ماه و ستارگان ذكر كنندگان و تسبيح گويان ذات خداوند هستند.
در اين انشاء فهمیدیم كه نماز چقدر عبادتي بزرگ است. پس از خداوند مي خواهيم كه به ما ياري دهد كه اين عبادت بزرگ را به جا آوريم و انشاء الله بهشت نصيب همه ي ما شود .
اي خدا اي فضل تو حاجت روا با ياد تو هيچ كس نبود روا
اين قدر ارشاد تو بخشيده اي تا بدين ، بس عيب ما پوشيده اي
9 |
قطره اي دانش كه بخشيده ي ز پيش متصل گردان به دانش هاي خويش
هم دعا از تو ، اجابت هم ز تو ايمني از تو ، مهابت هم ز تو
*مولوي* |
گر خطا گفتيم اصلاحش تو كن مصلحي تو ، اي تو سلطان سخن
گردآورنده: ميلاد دارستاني
منبع : كتاب نماز و نيايش، نوشته ي آقاي محمدرشيد آموزگار
10 |
منبع وبلاک:Www,Milad2farsi.Blogfa.Com
فهرست:
صفحه |
مقدمه . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 3
4. تأثيرات رواني نماز. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 4
2 |
تسبيح گويان خدا. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .9
نظرات شما عزیزان: