فواید باور نکردنی سجده |
بدن شما به طور روزانه مقداری امواج الکترو مغناطیسی دریافت می کند
! تهیه:احمدیعقوبی |
نویسنده : گاهی مثل باران.. ; ساعت ۱:٥٦ ب.ظ روز چهارشنبه ٢٥ شهریور ۱۳۸۸
خاویار
خاویار نوعی ماده ی غذایی بسیار قوی است که از نوعی ماهی از گروه ماهیان اوزون بورون ( Stugeons ) و از نوع ماده آن ها به دست می آید و در واقع تخم این ماهیان ماده است . از ویژگی های این نوع ماهی داشتن استخوان های نرم و غضروفی و نداشتن دندان است . دانه های خاویار کروی و بسته به نوع ماهی اوزون بورون از طلایی ، قهوه ای ، خاکستری تا سیاه متغیر است و طعم تند و مطبوع و حتی طعم دانه فندق را ممکن است داشته باشند . خاویار را از ماهی زنده و پس از بی حس کردن آن ، پاره کردن شکم ماهی و فشار دادن آن با دست ، از شکم ماهی خارج می کنند ( اگر این کاری روی ماهی بی حس نشده صورت گیرد ، ماهی نوعی ماده شیمیایی ترشح می کند که مزه خاویار را تلخ و آن را خراب و غیر قابل استفاده می کند . ) سپس به آن نمک اضافه می کنند و روی توری ظریفی می گسترانند تا آب آن ها گرفته و خشک شود .
خاویار درجه 1
تمام ویژگی های مطلوب یعنی یک شکل و یک اندازه بودن ، درشت ، سخت و خوش رنگ بودن ، دارای طعم مطلبوع ، خوش مزه بودن و شکسته نشده را دارا می باشند .
خاویار درجه 2
اندازه تخم ها معمولی و متوسط و دارای رنگ و طعم مناسب است .
خاویارهای فشرده ، از تخم هایی که پوست آن شکسته شده ، طعم تخم ماهی و رنگ شیری دارد ، تشکیل می شود . آن را در محلول نمک تا دمای 38 درجه سانتی گراد گرم می کنند و هم می زنند تا رنگ طبیعی خود را پیدا کند . به دلیل خوش مزه بودن ، آن ها را روی نان و مواد غذایی دیگر می توان پهن و مصرف کرد .
خاویار به طور معمول در قوطی های فلزی و گاهی شیشه ای یا چینی بسته بندی می کنند و آن را در پوشش های محکم و زیبا قرار می دهند و قابل نگه داری در یخچال است .
ماهی اوزون بورون از هزاران سال پیش ( از دوره ی دایناسورها ) تاکنون به زندگی خود در دریا ادامه داده است . از انواع مختلف اوزون بورون جهان ، 5 نوع در دریای خزر زندگی می کنند و از میان آن ها ، سه نوع تولید کننده ی خاویار می باشند که به نام های بلوگا ( Beluga ) ، استرا ( Sterea ) ، و سوروگا ( Seruga ) معروف اند و 90 درصد خاویار جهان از آن ها تولید می شود .
ماهی بلوگا : یکی از قدیمی ترین ، شگفت انگیزترین و کمیاب ترین انواع بازمانده از هزاران سال پیش است . این ماهی با جثه قوی و سنگین و دهان بزرگی که دارد به دنبال شکار خود از جایی به جای دیگر می رود . خاویار این ماهی مرغوب ترین نوع خاویار جهان است . بلوگا بزرگ ترین ماهی اوزون بورون است و تخم آن ارزشمندتر از دو نوع دیگر اما کمیاب است . خاویار آن به رنگ خاکستری روشن و درشت است .
ماهی استرا : این اوزون بورون اندازه ی متوسط ، بینی برجسته و طویل و 4 برجستگی گوشتی در سطح پایین بینی دارد و به آسانی می تواند موجودهای کوچک و زنده دریا را ببلعد . خاویار به دست آمده از این ماهی به رنگ قهوه ای و دارای طعم دانه های گیاهی مانند قندق است .
ماهی سوروگا : ماهی کوچکی است که فلس های منشوری شکل قسمت خارجی بدنش ، مشخصه اصلی او به شمار می رود . این ماهی فراوان ترین نوع اوزون بورون است و خاویار کوچک به رنگ خاکستری تیره یا سیاه رنگ را تولید می کند .
طرز تهیه و فن آوری خاویار
خاویار تازه را دانه دانه از تخم اوزون بورون ماده به دست می آورند . این ماهی ها را پس از صید به وسیله تور ، به صورت زنده به آزمایشگاه مخصوص می برند و بدون این که آن ها را بکشند ، کیسه های حاوی تخم را خالی می کنند . به این ترتیب که ماهی گیرها با مهارت به یک نقطه ی مشخصی در پایین سر ماهی ضربه می زنند و او را بی هوش می کنند و سپس با یک چاقوی تیز پهلوی ماهی را شکافته و کیسه های حاوی تخم را خارج می کنند .
تخم ماهی باید در حالی که ماهی زنده است گرفته شود ، اگر ماهی ترس مرگ را تجربه کند ، یک ماده شیمیایی به داخل تخم ها ترشح می کند که سبب ایجاد مزه تلخ و در نتیجه خراب شدن خاویار می شود .
عملیات جدا کردن تخم با دست انجام می شود . مالش دست روی تخم ها موجب می شود که تخم ها از بافت اطراف خود جدا شده و از توری که در زیر کیسه تخم ها گذاشته شده ، عبور کنند . این تور دارای سوراخ هایی با اندازه های متفاوت است و به صورت جداگانه جمع آوری می شوند . در هنگام مالش تخم ها با دست دقت بسیار لازم است ، زیرا ضربه زدن و زخمی کردن آن ها موجب کاسته شده از مرغوبیت خاویار می شود . وقتی تخم ها جمع آوری شدند آن ها را در یک سطل ریخته و به آن نمک اضافه می کنند و سپس تخم ها را روی یک توری ظریف می گذارند تا آب آن ها گرفته شده و خشک شوند .
بسته بندی
خاویار را در قوطی فلزی ، شیشه ای یا چینی بسته بندی می کنند و این بسته را در پوشش محکم ، مناسب و زیبایی قرار می دهند . خاویار بسته بندی شده آماده خوردن و یا نگه داری در یخچال است .
دغدغه های فکری یک پسر ایرانی !!! ( طنز با حال )
۱ چرا راننده ها زیر بارون دلشون فقط برای زنها می سوزه؟
۲ چرا استادها به دخترها بهتر نمره میدن؟
۳ چرا بارون میاد، ترافیک میشه؟
۴ چرا تو خونه ۴٠متری ال سی دی ۵٢ اینچی میذارن؟
۵ چرا به هرکی مسن تره بیشتر اعتماد می کنن؟
۶ چرا از در که میخوان رد بشن تعارف میکنن ولی سر تقاطع به هم رحم نمیکنن؟
۷ چرا تو شهروند و هایپراستار و چشم میدوزن به سبد همدیگه؟
۸ چرا از تو ماشین پوست پرتغال می ریزن بیرون؟
۹ چرا تو اتوبان وقتی به ماشین جلویی می رسند چراغ میدن؟
۱۰ چرا وقتی می رن لباس بخرن بقیه مغازه ها رو هم نگاه می کنن؟
۱۱ چرا قبل از ازدواج دنبال پول طرف مقابلن نه اخلاقش؟
۱۲ چرا بعد از ازدواج دنبال اخلاق طرف مقابلن نه پولش؟
۱۳ چرا همه دوست دارن از این کشور برن؟
۱۴ چرا اونهایی که رفتن می خوان برگردن؟
۱۵ چرا روز پدر همه لباس زیر کادو می خرند؟
۱۶ چرا مردها روز زن فقط طلا و ادکلن کادو می خرند؟
۱۷ چرا فیلم زیاد می بینن ولی کتاب نمی خونن؟
۱۸ چرا اونهایی که زبانشون خوبه هم فیلم رو با زیرنویس نگاه میکنن؟
۱۹ چرا باجناقها هیچوقت از هم خوششون نمیاد؟
۲۰ چرا زنها بچه برادرشون رو بیشتر از بچه خواهرشون دوست دارند؟
۲۱ چرا پدر دخترها تو خواستگاری کمتر از همه حرف می زنن؟
۲۲ چرا مراسم ختم ساعت ۴ بعد از ظهر تشکیل میشه؟
۲۳ چرا زنها با اینکه قلبا زن زلیلیسم رو قبول ندارن ازش دفاع میکنن؟
۲۴ چرا زنها نمیتونن ماشین پارک کنن؟
۲۵ چرا زنها تو هر مهمونی نباید لباس تکراری بپوشن؟
۲۶ چرا تو مهمونی اگه موز بخورن بی کلاسیه ولی سیب و پرتغال نه؟
۲۷ چرا هر رابطه ای یا باید مخفی باشه یا به ازدواج ختم بشه؟
۲۹ چرا اگه دوستمون ماشین و خونه بخره ما چشمامون در میاد؟
۳۰ چرا بچه ها همه خانوما رو خاله خودش میدونه ؟
۳۱ چرا با اینهمه شاعری که در طول تاریخ دارن شعر ترانه هاشون رو مریم حیدرزاده میگه
۳۲ چرا با موسیقی سنتی شون نمیشه رقصید؟
۳۳ چرا سه تار سه تا تار نداره؟
۳۴ چرا قرارداد کارمندی رو کارفرماها تنظیم میکنن؟
۳۵ چرا اکثر ماشینها یا سفیدن یا سیاه یا نقره ای؟
۳۶ چرا نمیشه با کت و شلوار کتونی پوشید؟
۳۷ چرا ترکها نمیتونن با هم فارسی صحبت کنن؟
۳۸ چرا زنها وقتی ابرو بر می دارن روحیشون بهتر میشه؟(چه ربطی داره ابرو با روحیه؟)
۳۹ چرا زنها لوازم ارایش رو روی شصتشون تست میکنن؟ چرا مثل کرم پشت دستشون نمی زنن؟
۴۰ چرا زنها وقتی رژلب می زنن گردنشون رو به سمت آینه دراز می کنن؟
۴۱ چرا مردها فرق آرایش ۵٠ هزارتومنی با آرایش ١۵ میلیون تومنی رو نمیفهمن؟
۴۲ چرا زنها ۲۵۶ رنگ رو با اسم بلدن درحالیکه در طبیعت ۱۰-۱۲ رنگ بیشتر وجود نداره؟
۴۳ چرا کادوهای عروسی رو یه روز بعد از عروسی (پاتختی) می دن؟
۴۴ چرا داماد باید برقصه ؟
۴۵ چرا موقع پخش صحبتهای رئیس جمهور زیرنویس تبلیغاتی نمی ذارن؟
۴۶ چرا مردم تو تاکسی راجع به سیاست صحبت میکنن؟
۴۷ چرا وقتی یه چیزی خوبه میخایم صاحابش بشیم؟
۴۸ چرا وقتی خانومها به تقاطع می رسن بجای ترمز رو گاز فشار میارن؟
۴۹ چرا قسمت مردانه اتوبوس بزرگتر از قسمت زنانه است؟
۵۰ چرا تو اتوبان دست انداز میذارن؟
۵۱ چرا کسی برای صبحونه کسی رو مهمون نمیکنه؟
۵۲ چرا پشت کامیونها شعر می نویسن ؟
۵۳ چرا تو هر کوچه ای بجای یکی چندتا تکیه هست؟
۵۴ چرا سر عقد عروس دفعه سوم میگه بله؟
۵۵ چرا آدمها وقتی عکس میگیرن روپنجه بلند می شن؟
۵۶ چرا با اینکه همه فضولند از فضولی بدشون میاد؟
۵۷ چرا راننده تاکسی ها از همه بدتر رانندگی میکنن؟
۵۸ چرا مردها ترجیح میدن گم شن اما آدرس نپرسن؟
۵۹ چرا با پیتزا دوغ نمیخورن؟
۶۰ چرا مردها مناسبتها رو فراموش میکنن؟
۶۱ چرا زنها سالوادور و فارسی ۱ رو از شوهراشون بیشتر میبینند؟
۶۲ چرا انقدر حواست پرت شده که نفهمیدی از شماره ۳۲ بلافاصله پریدم شماره ۳۵؟
۶۳ چرا انقدر ساده ای که الان رفتی دوباره بالا شماره ۳۲ تا ۳۵ رو دیدی؟ چرا به چشماتم شک داری ها ؟! چرا ؟!
تعداد نمایش ۲۰۳ بار
ارسال شده در ۰۰۰۰/۰۰/۰۰ ۰۰:۰۰:۰۰
مغز انسان وظایف نیمکره راست و چپ مغز نیمکره راست مسئول تفکرات خیالی و تصورات و هنر است که در خلق ، استنباء احساس و شوخ طبعی نقش دارد. نیمکره چپ مغز مسئول فعالیتهای منطقی و ظریف و موشکافانه است. خواندن، نوشتن، تجزیه و تحلیل و دانش و مهارت و مدیریت علوم برعهده این بخش از مغز میباشد. ارتباط قوی بین این دو نیمکره دارای مزیت است. برای مثال نیمکره چپ مغز با پردازشهای نیمکره راست ، بیان بهتری از احساس را ارائه خواهد داد. ایستموس (isthmus) یا تنگراه، باریکهای از بافت است که نیمکره چپ مغز را به نیمکره راست وصل میکند. مزیتهای مغز زنان بر مردان ارتباط عاطفی: ایستموس، در زنان ضخیمتر از مردان است و همین ارتباط قویتر بین دو نیمکره مغز میتواند دلیل موفقیت زنان در برقراری ارتباط عاطفی از طریق زبان باشد. مهارت گفتاری: کورتکس (قشر مخ) زنان 15 تا 20 بزرگتر از قشر مخ مردان است. این بخش از مغز، مسئول عملکردهای اولیهای مثل سخنرانی، حرکت و استنباط و احساس است. به طور کلی، زنان دارای دانسیته عصبی بیشتری در ناحیه قدامی مغز میباشند که این دربرگیرنده اعمالی چون برنامهریزی، قضاوت و زبان میشود. احساس درد: زنان نسبت به درد واکنشهای عمیقتر و شدیدتری از خود بروز میدهند. بنابراین درد بیشتری در مقایسه با مردان احساس میکنند. حافظه: زنان به طور متوسط 7/5 امتیاز در حافظه بالاتر هستند. زنان دارای دید محیطی بهتری میباشند که بـه آنها کمک میکند اتفاقات پیرامون مـنـزل خـود را زیـر نـظـر گـرفـتـه و خـطـر در حـال نـزدیـک شدن به خانه را شنـاسایی کنند. مـغـز زنـان قـادر اسـت دامـنـه اطـلاعات وسیعتری را رمزگشایی کند. زنان با ارزشترین اطلاعات را برگزیده و آن را به نسل بـعد انتقال میدهند. تکمیل وظایف: زنان دارای گوش تیزتری میباشند و هنـگام صحبت کردن از واژههای بیشتری استفاده میکنند و در تکمـیل و اتـمام وظـایف به طور مستقل، بهتر از مردان میباشند. مرور اطلاعات: زنـان تمایل دارند تا اطلاعات را بارها و بارها در مغزشان مرور کنند. عدم تقسیم کار بین دو نیمکره: هر دو نیمکره راست و چپ مغز زنها با هم روی مشکلات کار می کنند و تقسیم کار بین آنها صورت نگرفته است. کپی برداری مسئولیتها: اگر یکی از نیمکرههای مغز زنی آسیب ببیند، نیمکره دیگر قادر به کپی کردن تمامی قابلیتهای نیمکره تخریب شده است و میتواند مسئولیت تمامی کارهای زندگی او را به عهده بگیرد. تمرکز: زنان موضعی میاندیشند و بر روی جزئیات و نکات ظریف تمرکز میکنند. پیروی از دیگران: زنـان تـمـایل دارند از عقاید پیشنهادی دیگران پیروی کنند. ارزیابی آنان از خودشان در سطح پایینتری از مردان میباشد. رضایتمندی در زندگی: زنان برای خانواده و فرزندان ارزش قائل میباشند. تحمل درد: زنان درد و کار یکنواخت را بهتر از مردان تحمل میکنند. خواهان شنونده: وقتی زنان مشکلاتشان را بـا مـردان در میان میگذارند، دنبال راه حل نمیگردند، بلکه آنها نیاز دارند تا فردی به حرفهایشان گوش دهد. مزیتهای مغز مردان بر زنان اندازه مغز: مغز مردان از نظر فیزیکی بزرگتر است، زیرا اندازه مغز با اندازه بدن مرتبط است. میزان سلولهای مغز مردان 4 درصد بیشتر از زنهاست و مغز آنان 100 گرم سنگینتر است. علوم و دانش: بخش سفید مغز مسئول ارتباطات درونی مغز است. این بخش ، همه آنچه را که مغز فرا گرفته است، سازماندهی میکند. هر چه ارتباطات بخش سفید مغز بیشتر باشد، فرد باهوش تر است و توانایی سازماندهی، توجه به جزئیات، ارتباطات فضایی و حل مشکلات در او بیشتر خواهد بود. ماده خاکستری مربوط به هوش عمومی در مردان بیش از 6 برابر زنان است. ذخیره اطلاعات: مردان قادر میباشند تا اطلاعات را طبقه بندی کرده و در مغزشان ذخیره کنند. مـردان قـادر هستـند تــا مسیر حرکت خود را به خاطر بسپارند. عدم تغییر وضعیت: مغز یک مرد در مقایسه با مغز یک زن، مدت زمان بیشتری احتیاج دارد تا تغییر وضعیت بدهد. هنگامی که خانمی با همسرش مشغول گفتگو درباره مسائل مادی و اقتصادی است و ناگهان بخواهد از احساساتش صحبت کند، میبینند که همسرش حوصله این کار را ندارد؛ زیرا به همان سرعت نمیتواند از وضعیتی به وضعیت دیگر تغییر جهت دهد. تفکر کامل: مردان موقعیتها و اوضاع را به طور کلی درک میکنند و تفکر کلی و جـامع دارند. ریسک پذیر: مردان سازنده و خلاق میباشند. آنها ریسک پذیـر بـوده و به دنبال تجربههای جدید میباشند. اعتماد به نفس: مردان در تفکرات و اعمالشان استقلال دارند و بیشتر از عملکرد خودشان رضایت دارند. رضایتمندی در زندگی: مردان برای شغل مناسب و موفقیت در کارها ارزش قائل اند. پنهان کردن احساسات: مردان و زنان دارای حس حسادت یکسان هستند، اما مردان بهتر میتوانند این حس را پنهان سازند.
گردآوری : گروه اینترنتی نیک صالحی |
فرق زن های قدیم و جدید ( طنز )
صبح ساعت ۵
قدیم: به آهستگی از خواب بیدار می شود. نماز میخواند و سپس به لانه مرغها میرود تا تخم مرغها را جمع کند
جدید: مثل خرچنگ به رختخواب چسبیده و خر و پف میکند.
صبح ساعت ۶
قدیم: شیر گاو را دوشیده است ، چای را دم کرده است ، سفره صبحانه را باعشق و علاقه انداخته و با مهربانی مشغول بوسیدن صورت آقای شوهر است تا از خواب بیدار شود.
جدید: بازهم خوابیده است
صبح ساعت ۷
قدیم: مشغول مشایعت آقای شوهر است که از در خانه بیرون می رود و هزار تا دعا و صلوات برای سلامتی شوهر کرده و پشت سرش به او فوت میکند.
جدید: هنوز کپیده است.
صبح ساعت ۱۱
قدیم: مشغول رسیدگی به بچه ها و پاک کردن لپه برای درست کردن ناهار است.
جدید: تازه چشمانش را با هزار تا ناز و عشوه باز کرده و با دست در حال بررسی جوش های روی صورتش است
ظهر ساعت ۱۲
قدیم: مشغول مزه کردن پلو به جهت تنظیم نمک آن است.
جدید: در حال آرایش کردن با همسایه طبقه بالا در مورد انواع مدیتیشن صحبت می کند.
ظهر ساعت ۱۳
قدیم: در حال شستن جوراب و لباس های آقای خانه درون طشت وسط حیاط خلوت میباشد.
جدید: در حال روشن کردن ماشین لباسشویی ، ماشین ظرفشویی و البته غرغر کردن است.
ظهر ساعت ۱۴
قدیم: در حال مالیدن پای آقای شوهر که برای خوردن ناهار به خانه آمده است میباشد. جهت حض جمیل بردن آقای شوهر ، دامن گل گلی خود را پوشیده است.
جدید: در حال انداختن یک غذای آماده درون میکرفر بوده و در همان حال در حال تماشای Farsi1 می باشد.
ظهر ساعت ۱۵
قدیم: در حال جارو کردن حیاط خانه و تمیز کردن لانه مرغها و بردن علوفه برای گاوشان می باشد.
جدید: با یکی از دوستانش به پاساژ صدف برای خرید رفته است.
عصر ساعت ۱۶
قدیم: مشغول شستن پاهای کودکشان است که به دلیل دویدن در کوچه خونی شده است.
جدید: در حال پرو کردن لباس های خریداری شده است. در همان حال هم نیم نگاهی هم به شکم خود دارد که جدیداً چاقی را فریاد می کشد.
عصر ساعت ۱۷
قدیم: دم در خانه ایستاده است تا آقای شوهر بیاید.
جدید: در لابی نشسته است تا با آقای شوهر به خرید برود.
عصر ساعت ۱۸
قدیم: برای شوهر خود چای آورده و مانند یک خانم کنار شوهرش در حال صحبت با او است.
جدید: از این مغازه به آن مغازه شوهر بیچاره خود را می برد.
شب ساعت ۱۹
قدیم: سفره شام را انداخته و شوهر را برای خوردن شام دعوت میکند.
جدید: هنوز در حال خرید است.
شب ساعت ۲۰
قدیم: در حال شستن ظروف شام ، کنار حوضه خانه است.
جدید: کماکان در حال خرید است.
شب ساعت ۲۱
قدیم: در حال چاق نمودن قلیان آقای همسر میباشد.
جدید: در رستوران ، پیتزا میل می فرمایند.
شب ساعت ۲۲
قدیم: رختخواب ها را پهن کرده است برای خوابیدن . در حال ریختن گل سرخ روی متکای آقای خانه است تا خوش بو شود.
جدید: در حال غرغر کردن بر سر وضعیت ترافیک است.تهیه: احمدیعقوبی
گرامر كامل و جامع زبان انگليسي پيش دانشگاهي
گرامر درس یک
Clause (جمله واره) به مجموعه ای ازكلمات گفته مي شود كه دارای اركان جمله از قبيل فاعل ، فعل و غيره می باشد ولي معنا و مفهوم آن مستقل نمي باشد. مثال:
When they came
As I was tired
حال اگر clause (جمله واره) در جمله نقشی مانند قيد داشته باشد و اطلاعاتي در باره ی زمان ، مكان، علت، حالت، شرايط و غيره به ما بدهد به آن جمله واره قيدی (adverb clause) می گويند. به مثال های زير توجه كنيد.
I had eaten my lunch when they arrived.
I left the home early because I had to go to the post office.
در مثال اول جمله واره ی قيدی اطلاعاتی در باره ی زمان انجام فعل خوردن به ما می دهد. ولی در جمله ی دوم جمله واره قيدی اطلاعاتی در باره علت زود ترك كردن خانه به ما ميدهد.
اگر جمله واره ی قیدی را که با حرف ربط شروع می شود ابتدای جمله بنویسیم ، وسط دو جمله باید کاما بگذاریم . اگر جمله واره ی قیدی بعد از جمله واره ی اصلی نوشته شود به کاما احتیاجی نیست .
كلمات ربط Conjunctions
كلمات ربط (Conjunctions) كلماتی هستند كه در ابتدای يك جمله واره (Clause) می آيند و آن را به يك جمله واره ی اصلی (Main Clause) ربط می دهند. به مثال زير توجه كتيد.
I saw an accident as I was walking home.
Main clause (Conj) Adverb Clause
كلمات ربط دارای انواع مختــلفی می باشـنـد كه دلالت بر زمان (Time) ، مكان (Place ) ، علت (Reason) ، شرايط (Condition) ، بيان منظور(Purpose)، تضاد (Contrast) و غيــره دارند .
در ساختار درس يك با كاربردكلمات ربط when , as , ,since, while whether…….or, because وfor آشنا خواهيم شد.
كاربرد When
When به معنای ‹‹ وقتی كه ›› يك كلمه ی ربط زمان (Time) است.
1- كلمه When هنگامی به كار مي رود كه عملي بعد از عمل ديگر رخ داده باشد.به مثال زير توجه كنيد.
When I heard the doorbell, I opened the door.
2- ما غالبا می گوییم کاری در حین انجام عمل دیگری به وقوع پیوست . گاهی اوقات عملی که از نظر زمانی بیشتر طول می کشد یعنی طولانی تر است قبل از عمل کوتاه تر شروع شده و حتی بعد از آن نیز ادامه دارد .
When I was walking down the street, I noticed a police car in front of the museum.
« در اینجا عمل پیاده رفتن (عمل طولانی تر) قبل از دیدن ماشین پلیس (عمل کوتاه تر) در حال انجام بوده و حتی بعد از آن نیز ادامه می یابد. »
در اینجا به جای When از As و While نیز می توان استفاده کرد .
نکته : گاهی اوقات When را می توان در ابتدای هر یک از جمله واره ها نوشت .
Maryam arrived when I was studying English.
When Maryam arrived, I was studying English.
3- در مورد سن (age) و دوره های زمانی(periods of time) whenاستفاده می شود .
When I was a child we lived in London. (NOT As / While I was a child…
His parents died when he was twelve. (NOT …while he was twelve
4- وقتی می خواهیم نشان بدهیم که دو عمل به طور همزمان تکرار می شوند از when استفاده می کنیم . در این نوع جملات ، when در حقیقت به جای whenever و در مفهوم ‹‹ هر وقت که ›› به کار می رود .
When it rains, the buses are crowded.
وقتی ( هر وقت که ) باران می بارد ، اتوبوس ها شلوغ می شود .
5- زمان های استمراری- مانند (was walking ;are having ; were playing)- معمولا برای عملی که از نظر زمانی بیش تر طول می کشد (عمل طولانی تر ) استفاده می شوند . در این صورت از when ، while و as می توان در ابتدای جملات استمراری استفاده کرد .
The telephone always rings when you are having a bath.
کاربرد while
علاوه بر مواردی که در بالا گفته شد در موارد ذیل نیز از while استفاده می کنند .
1-as و while را می توان با زمان های ساده (simple tense) مخصوصا با افعال حالتی (state verb) مثل sit , lie , grow به کار برد . به مثال زیر توجه کنید :
As I sat reading the paper, the door burst open.
2- برای دو عمل که به مدت طولانی در حال انجام باشند ، از while استفاده می کنیم .
While I was studying English, my brother was watching football on TV.
برای چنین حالتی when و as آن چنان کاربردی ندارد .
كاربرد as
كلمه as به عنوان كلمه ی ربط دارای كاربردهای گوناگونی مي باشد . به كاربردهای زير توجه كنيد.
1- كاربرد زمان time
در اين كاربردكلمه as به معنای ‹‹ وقتی كه ›› می باشد و برای ربط دادن دو عمل هم زمان به كار مي رود. به مثال زير توجه كنيد.
I saw an accident as I was walking home.
2- كاربرد علت (reason)
در اين كاربردكلمه as به معنای ‹‹ چون ›› مي باشد . ومفهوم كلمه because را دارد. as وقتی استفاده می شود که دلیل برای شنونده یا خواننده شناخته شده است یا زمانی که مهم ترین قسمت جمله نیست . جمله واره ای که با as شروع می شود اغلب در ابتدای جمله نوشته می شود . به مثال های زير توجه كنيد .
As I didn’t feel well, I went to bed early.
As it’s raining again, we’ll have to stay at home.
3. کاربرد تناسب (proportion)
در این کاربرد as به معنای ‹‹ به همان نسبت یا همان طورمی باشد›› . با فعل زمان های حال ساده ، گذشته ی ساده و آینده ی ساده استفاده می شود (simple tenses) ، تا دو موقعیتی را که با هم توسعه می یابند یا با هم تغییر می کنند را بیان کند . به مثال زیر توجه کنید .
As I get older, I get more optimistic.
جمله ی بالا یعنی ‹‹ همانطور که من مسن تر می شوم ، خوشبین تر می شوم . ›› یا ‹‹ به همان نسبت که مسن تر می شوم ، به همان نسبت خوشبین تر می شوم . ›› در جمله ی بالا زمان هر دو فعل حال ساده می باشد .
As your muscles get stronger, you can do more active things for longer periods of time.
As we climbed the hill, we got more and more tired.
كاربرد Since
كلمه ی since به عنوان كلمه ربط دارای دو كاربرد زير مي باشد.
1- كاربرد علت (reason)
در اين كاربرد كلمه since به معنای ‹‹ چون ›› because و as مي باشد. در اين مفهوم كاربرد since رسمی می با شد. Since مانند as زمانی استفاده می شود که دلیل از قبل برای خواننده و شنونده شناخته شده است یا اینکه دلیل از مابقی جمله از اهمیت کمتری برخوردار است. البته since رسمیت بیشتری دارد و غالبا در ابتدای جمله قرار می گیرد .
Since the problem was too difficult, we couldn't do it easily.
Since you refuse to co-operate, I shall be forced to take legal advice.
2- كاربرد زمان ( time )
در اين كاربرد كلمه since به معنای ‹‹ از………تاكنون ›› می باشد و معمولادر جملات زمان حال كامل به كار مي رود.
I have not seen him since I left school.
در جمله ی بالا "since I left school" به معنای ‹‹ از زمانی كه مدرسه را ترك كردم تا كنون ›› مي باشد.
نكته : گاهي اوقات كلمه ی since با ever به صورت ever since به معنای ‹‹ از آن زمان تا كنون›› مي باشد.
مثال :
He came to England 3 years ago and he has lived here ever since.
کاربرد Because
ازbecause زمانی استفاده می شود که دلیل مهم ترین بخش جمله را تشکیل می دهد و اغلب اطلاعاتی را بیان می کند که برای خواننده یا شنونده شناخته شده نیست .
نکته : وقتی because مهم ترین بخش جمله است در ابتدای جمله واره ی قیدی و بعد از جمله ی پایه قرار می گیرد .
You want to know why I’m leaving. I’m leaving because I’m tired.
- وقتی تاکید بیشتری روی دلیل است و اطلاعاتی بیان می شود که از قبل شناخته شده نیست می توانbecause را که در ابتدای جمله واره ی قیدی است درابتدای جمله نیزنوشت .
Because I was ill for six months, I lost my job.
I lost my job because I was ill for six months.
نكته: به كاربرد because توجه كنيد.
because + clause
because of + noun
به مثال های زير توجه كنيد.
We couldn’t play football because it was raining.
We couldn’t play football because of rain.
کاربرد for
for اطلاعات جدیدی را بیان می کند و بیانگر این است که دلیل به عنوان یک نظریه بعدا ذکر شده است . جمله واره ای که با for آغاز می شود تقریبا داخل پرانتز یا این علامت [ ] قرار می گیرد یا با یک خط تیره مشخص می شود و هرگز در ابتدای جمله واقع نمی شود .
I decided to stop and have lunch – for I was feeling quite hungry.
در این حالت for در سبک نوشتاری رسمی بیش تر به کار می رود .
كاربرد whether……….or
whether……….or به معنای ‹‹ خواه ...خواه… ›› ‹‹ چه...چه...» يك كلمه ی ربط شرايط (condition) مي باشد و برای بيان دو وضعيت به كار مي رود كه در صورت رخ دادن هر كدام نتيجه يكسان است. به مثال زير توجه كنيد.
You must do all these exercises whether they are easy or difficult.
در جمله ی با لا ما دو وضعيت داريم ولي نتيجه ی هر دو يكسان است.
نكته : معمولا whether….or به صورت جدا شده به كار مي رود ولی گاهی اوقات به صورت جدا نشده whether… or نيز به كار می رود. به مثال زير توجه كنيد.
I couldn’t decide whether ornot to accept the job.
I will accept the job offer whether or not the pay is low.
نكته : در بعضی از جملات whether بدون كلمه or به كار مي رود كه در اين جملات به معنای ‹‹ آيا ›› می باشد. در اين كاربرد به جای كلمه whether از كلمه”if” نيز می توان استفاده كرد. به مثال زير توجه كنيد.
He asked me whether / if I could answer the questions.
نمونه سؤال: گزينه ی درست را انتخاب كنيد.
1- We will go on a trip………….we are ready or not.
a) unless b) whether c) because d) although (سراسرس تجربی 84 )
2- Everybody can still enjoy sports…………he is young or old .
a) unless b) since c) whether d) so that(سراسرس تجربی 84 )
3-These plants should not be planted in shade,……. they need sunlight for growth.
a) so b) when c) whether d) since(سنجش 84 )
4-“What is Reza going to do tonight?” “He has decided to go out……..it rains.”
a) as b) since c) so that d) whether or not (سراسری هنر-83)
5- We have lost a lot of money…………of your carelessness.
a) since b) as c) because d) when
6- We had just finished cleaning the room …….my mother arrived.
a) as b) because c) since d) when
7- I came to Tehran in 1972 for the first time and I have lived here……….. .
a) ever since b) till then c) from now d) as before
8- He has spent most of his time looking for a job………leaving the university.
a) when b) because c) as d) since
9- I, ………you can see, have no problem with my new job.
a) as b) because c) since d) when
10-He’s been interested in animals ever……….he was a little boy.
a) as b) since c) while d) because
كليد سؤالات:
(1- b),(2-c),(3-d),(4-d),(5-c),(6-d),(7-a), (8-d),(9-a),(10-b)
كابرد افعال help , let . make , force
كاربرد فعل help
بعد از فعل help ابتدا مفعول وسپس مصدر با to يا بدون to به كار می رود.
help + مفعول + to مصدر بدون / toمصدر با |
به مثال های زير توجه كنيد.
Our new teacher helped us answer / to answer the question.
در مثال بالا بعد از فعل help ما می توانيم فعل بعدی (answer) را به صورت با to يا بدون to به كار ببريم.
نكته : در ساختار can / could ( not ) help ( doing ) sth كه به مفهوم اجتناب كردن ياجلو گيری كردن ازچيزی می باشد بعد از help شكل ing دار به كار می رود.
به مثال های زير توجه كنيد.
It was such a funny jock that we couldn’t help laughing.
We can’t help thinking he’s still alive.
كاربرد فعل let
فعل let به معنای ‹‹ اجازه دادن›› می باشد و بعد از آن مصدر بدون to به كار می رود.
مصدر بدون to + مفعول + Let
به مثال زير توجه كنيد.
He let me use his car.
نکته : let معمولا در جملات مجهول به کار نمی رود. در جملات مجهول به جای let از افعال permit و allow استفاده می شود.
به مثال های زیر توجه فرمایید.
Amin is allowed to have a copy of the letter.
Passive infinitive
After questioning, he was permited to go out.
Passive infinitive
همان طور که در مثال های بالا مشاهده می شود در ساختار مجهول بعد از افعال allow و permit مصدر با to استفاده می شود.
نکته: به کاربرد let در جملات امری توجه فرمایید.
1- جملات امر معلوم مثبت:
Let’s go home.
Let meuse your motorcycle.
2- جملات امرمجهول مثبت:
Let this letter be written.
be + P.P
Let your books be opened.
be + P.P
3- جملات امر معلوم منفی:
Let’s not get angry
فعل ساده + not
Let’s not play outside.
not + فعل ساده
4- جملات امرمجهول منفی:
Let this letter notbe written.
not + be + P.P
Let your books notbe opened.
not + be + P.P
كاربرد فعل permit و allow
فعل allow به معنای ‹‹ اجازه دادن ›› می باشد و بعد از آن مصدر با to به كار می رود.
مصدر با to + مفعول + allow
به مثال زير توجه كنيد.
The teacher allowed us to ask any questions.
They do not allow / permit people to smoke in public transportation.
مفعول شخصی
نکته: اگر مفعول شخصی در جمله نباشد بعد از این دو فعل Gerund یعنی فعل همراه با ing استفاده می شود.
allow / permit + Gerund
They don’t allow / permit smoking in public transportation.
كاربرد فعل make
بعد ار فعل make به معنای ‹‹ مجبوركردن ›› مصدر بدون to به كار می رود.
مصدر بدون to + مفعول + make
به مثال زير توجه كنيد.
The teacher made the students give a lecture during the term.
نكته : در شكل مجهول بعد از فعل make مصدر با to به كار می رود. مثال:
The students were made to give a lecture during the term.
كاربرد bY :
by +فعل + ing
بعد از حرف اضافه by (و ساير حروف اضافه ) فعل به صـورت ing دار به كار مــی رود بايد توجه داشت كه این ساختــار هنگامی به كار می رود كه ما بخواهيم وسيله ی انجام كاری يا روش انجام كاری را نشان دهيم.
به مثال زير توجه كنيد.
Put feeling and energy into your voice by practicing.
در جمله ی بالا می توانيم by practicing را در ابتدای جمله نيز به كار ببريم كه در اين صورت بايد بعد از آن كاما به كار برده شود.
By practicing, put feeling and energy into your voice.
نکته: در شکل منفی آن قبل از فعل ing دار not استفاده می کنیم.
به مثال زير توجه كنيد.
You worried your mother by not writing.
نمونه سؤال: گزينه درست را انتخاب كنيد.
1- They talk to each other ………….moving their hands.
a) with b) in c) by d) for
2- We can improve our speaking ability by………..hard. ( سنجش-83 )
a) practice b) to practice c) practicing d) being practiced
3-I wasn’t feeling very well, but the medicine made me ….better ( سنجش -83 )
a) feel b) felt c) to feel d) feeling
4- He told a funny joke and we couldn’t help……….. .
a) to laugh b) laugh c) laughing d) laughed
5-All the students were made………..a lecture during the term.
a) gave b) to give c) giving d) give
6- If I write a list, it will help me……all the things I want to buy.
a) remember b) remembering
c) to remembering d) remembers
7- Since he was ill during the exams, they let him………the English teat again.
a) take b) to take c) taking d) took (سراسری – 79 )
8- “What did she do when she discovered his plan?” “She made him… .”
a) leaving b) to leave c) left d) leave ( آزاد تجربی-73 )
9- Will you help me………the door? ( سراسری رياضی-69 )
a) open b) opening c) that I open d) that you open
10- I allowed my son………. outside to play with his friends.
a) go b) to go c) going d) goes
كليد سؤالات:
(1-c ) (2-c ) (3-a ) (4-c ) (5-b ) (6-a ) (7-a ) (8-d ) (9-a ) (10-b )
گرامر درس سوم
تبديل جمله واره ی توصيفی(adjective clause) به يك عبارت توصيفی(adjective phrase)
جمله واره ی توصيفی (adjective clause) به مجموعه ای از كلمات گفته می شود كه ( دارای اركان جمله از قبيل فاعل، فعل، و………می باشد ) بعد از يك اسم آورده می شود و اطلاعاتی در باره ی آن اسم را ارئه می دهد.
به مثال زير توجه كنيد.
All over the world, there are people who pollute the environment.
Noun adjective clause
در جمله ی بالاقسمتی كه زير آن خط كشيده شده است يك جمله واره ی توصيفی است و اطلاعاتی در باره ی كلمه ی people به ما می دهد.
به مثال زير توجه كنيد.
The cars which are produced in this factory use a lot of energy.
Noun adjective clause
در جمله ی بالاقسمتی كه زير آن خط كشيده شده است يك جمـله واره ی توصيـفی است و اطلاعاتی در باره ی كلمه cars به ما مي دهد.بايد توجه داشت كه در مثال اول كلمه people نقش فاعلی دارد و در مثال دوم كلمه cars نقش مفعولی دارد.
عبارت توصيفی (adjective phrase) به گروهی از كلمات به هم مرتبط گفته می شود كه دارای فاعل و فعل نمی باشند. عبارت توصيفی بعد از يك اسم می آيد و اطلاعاتی در باره ی آن اسم به ما می دهد.
به مثال های زير توجه كنيد.
The men working in this area are in danger.
Noun adjective phrase
Anyone interested in healthy living should exercise regularly.
Noun adjective phrase
در جملات بالا قسمت هايی كه زيرآنها خـط كشيده شده است عبارت های توصيفی هستند كه در باره ی men , anyone اطلا عاتی را به ما مي دهند.
نکته: طريقه ی تبديل يك جمله واره ی توصيفی (adjective clause)به يك عبارت توصيفی (adjective phrase):
جمله واره ی توصيفی به دو روش به يك عبارت توصيفی تبديل مي شود.
الف : اگر فعل بعد از ضمير موصولی ( who , which , that , …) يكی از مشتقات فعل be يعــنی (am, is, are was , were, …) باشد، فعل be به همراه ضمير موصولی حذف می شود. مثال :
Acid rain that is created by burning of gas, oil and coal destroys forest.
در جمله ی بالا ضمير موصولیthat و فعل is حذف وجمله به صورت زير نوشته می شود.
Acid rain created by burning of gas, oil and coal destroys forest.
ب : اگر بعد از ضمير موصولی who, which, that ,… فعلی به غير از مشتقات be را داشته باشيم غالباً می توان ضمير موصولی را حذف كردو فعل بعد از آن را به صورت ing دار به كار برد. به مثال زير توجه كنيد.
Factories which burn coal and oil help increase pollution.
در جمله ی بالا چون بعد از ضمير موصولی which فعلی غيراز مشتقات be داريم می توان ضميرموصولی را حذف و فعل burn را به صورت burning به كار ببريم.
Factories burning coal and oil help increase pollution.
نکته: اگر جمله واره ی توصیفی منفی باشد ، هنگام تبدیل آن به عبارت باید قبل از فعل از not استفاده کنیم.
به مثال زير توجه كنيد.
Parents who don’t earn enough money send their children to work.
Parents not earning enough money send their children to work.
والدینی که درآمد کافی ندارند فرزندان خود را به سر کار می فرستند.
نکته: برای حل تست کافی است توجه کنیم که اگر اسم قبل از جای خالی فاعل باشد یعنی خود ش کاری انجام داده باشد فعل بعد از آن به شکل ing دار می آید اما اگر اسم قبل از جای خالی مفعول باشد یعنی خود ش کاری انجام نداده بلکه کاری بر روی آن انجام شده باشد فعل بعد از آن به شکل p.p نوشته می شود.
به مثال های زير توجه كنيد.
1- The experiment………..at the University of Tehran was successful.
a) conducted b) conducting
c) to conduct d) which conducted ( سراسری رياضی-84 )
2- The psychologist………. the nature of sleep have made important discoveries.
a) study b) studying c)to study d) be studying ( سراسری انسانی-84 )
توضيح: در مثال شماره ی يك كلمه experiment نقش مفعولی دارد و به همين خاطر بايد بعد از آن قسمت سوم فعل (صفت مفعولی) به كاربرده شود ( p.p ). درمثال شماره ی دوكلمه psychologists حالت فاعلی دارد و بايد بعد از آن شكل ing دار به كار برده شود : يعنی studying . گزينه d به خاطر وجود فعل be غلط مي باشد.
نمونه سؤال : گزينه ی درست را انتخاب كنيد.
1- Somebody………..Jack phoned while you were out.
a) being named b) which named c) named d( naming( اختصاصی زبان -84 )
2- Acid rain……….by burning gas, oil, and coal destroys forest
a) is created b) created c) creating d) which created .( آزاد ریاضی – 84)
3- All over the world, there are people………..the land, the sea, the air.
a) pollute b) polluted c) polluting d) to pollute ( سنجش – 84 )
4- The boy ………..in the accident was taken to hospital
a) injuring b) injured c) being injured d) having injured.( آزاد غیر پزشکی –76 )
5- The taxi…………us to the airport broke down.
a) took b) was taking c) taking d) taken
6- The book………..about global warming become very popular.
a) written b) writing c) to write d) which written
7-The film shows the terrible conditions……….in Europe after the Second World War.
a) exists b) existing c) existed d) exist
8- I prefer to eat the ice-cream………..by my mother.
a) which made b) making c) is made d) made
9-Which one is wrong ?
I usually catch the train………..only two hours to get there.
a) that takes b) taking c) taken d) which takes
10- Of all the gases……….into the air CO is the most dangerous one.
a) which release b) released c) releasing d) release
كليد سؤالات:
( 1-a) ( 2-b ) ( 3-c ) ( 4-b ) ( 5-c ) ( 6-a ) ( 7-b ) ( 8-d ) ( 9-c ) ( 10-b )
گرامر درس چهارم
كاربرد so /such/so………that /such……..that /too /enough :
So کاربرد
قبل از يك صفت به تنهايی ( بدون اسم ) so به كار می رود و مفـهوم آن صفت را تشديد مي كند و معنای آن خیلی و آنقدر می باشد.
مثال :
She is so clever.
در مثال بالا كلمه ی clever يك صفت می باشد كه به تنهايی بعد از so به كار رفته است.
بعد از so می توانيم يك that-clause به كار ببريم كه دليل ( reason ) را نشان می دهد. به الگو های زير توجه كنيد.
+ that clause قيد/ صفت + so
مثال :
It was so cold that we stopped playing.
صفت
He spoke so quickly that I couldn’t understand anything.
قید
در مثال اول بين so………..that صفت cold به كار رفته است ودر مثال دوم كلمه quickly قيد می باشد.
نكته : الگوی so …….. that می تواند با كلمات many , much , little, few به كار رود. به الگوی زير توجه كنيد.
So many + اسم قابل شمارش جمع
So few + اسم قابل شمارش جمع
So much + اسم غیر قابل شمارش
So little + اسم غیر قابل شمارش
به مثال های زير توجه كنيد.
Maryam had so much homework that she couldn’t watch TV. اسم غیر قابل شمارش
She had so many letters to type that she couldn’t leave office early. اسم قابل شمارش جمع
They had so little money that they couldn’t buy anything. اسم غیر قابل شمارش
It has so few workers that you can’t call it a factory. اسم قابل شمارش جمع
so manyو so much به معنای خیلی زیاد و so few و so little به معنای خیلی کم می باشد.
کاربرد such
Such قبل از يك اسم يا يك اسم همراه با يك صفت به كار می رود و معنای آن چنان ، آن چنان می باشد.
…… + such (a / an ) اسم + ( صفت)
مثال:
He is such a fool.
اسم مفرد صفت بی صدا
I’ve never met such a nice person.
اسم مفرد بی صدا
در جمله های بالا كلمه a fool به معنای شخص احمق می باشد و از نظر ساختاری اسم می باشد. كلمه ی nice به معنای خوب صفت است كه قبل از يك اسم ( person ) به كار رفته است.
بعد از such می توانيم يك that-clause به كار ببريم كه دليل (reason) را نشان می دهد. به الگو های زير توجه كنيد.
مثال :
… such a/an اسم + (صفت) + that …
He was such a person that I have never seen before.
noun
It was such a funny joke that I couldn’t stop laughing.
adjective noun
در مثال اول بين such……….that كلمـه ی a person به كار رفته كه يك اسم است اما در مثال دوم funny joke a يك اسم همراه يك صفت می باشد. در الگوی بالا اسم هسته اصلی است و قابل حذف شدن نمی باشد اما صفت قابل حذف شدن می باشد. به نكته های زير توجه كنيد.
نكته : هر گاه بين such……that يك ا سم قابل شمارش مفرد به كار رود از حرف تعريف a / an استفاده می كنيم اما اگر اسمی كه بين such ….that آمده است به صورت جمع يا غير قابل شمارش باشد از حرف تعريف a / an استفاده نمی كنيم.
اگر صفت با حرف بی صدا شروع شود از a و اگر صفت با حرف صدادار شروع شود از an استفاده مکنیم.
به مثال های زیر توجه كنيد.
It was such a funny joke that we couldn’t stop laughing.
It was such an interesting film that I saw it twice.
It is such sunny weather that he can play tennis in park.
They are such friendly people that everyone enjoys being with them.
They are such clever students that they can pass all their exams easily.
در مثال های بالادرجمله ی شماره ی يك كلمه یjoke مفرد و قابل شمارش می باشد و كلمه ی funny با حرف بی صدا شروع می شود در نتيجه از حرف تعريف a استفاده می كنيم. در جمـله ی دوم كلمه ی film مفـرد و قابل شمارش وصفت interesting با حرف صـدا دار‹‹i››
کاربران عزیز چند پست زیر به صورت عکس هستند خواهش میکنم آنها را سیو کنید بعد بخوانید
لویی پاستور:
از شیمیدانان و زیستشناسان مشهور فرانسوی است. اشتهار وی مدیون شناخت نقش باکتریها در بروز بیماری و کشف واکسن ضد هاری میباشد. همچنین عمل پاستوریزهکردن که مأخوذ از نام اوست، اختراع این دانشمند میباشد. لویی پاستور در تاریخ ))۲۷ دسامبر ۱۸۲۲ میلادی)) در شاتو ویله نوولتان از ایالت ژورا زاده شد و در تاریخ ((۲۸ سپتامبر ۱۸۹۵ میلادی)) در نزدیکی پاریس درگذشت.
تولد و تحصيلات:
لویی پاستور در خانواده یک گروهبان مستعفی ِ ارتش شکست خورده ناپلئون بنام ژان ژوزف پاستور بهدنیا آمد. جد او بهشغل دباغی مشغول بود، لوئی پس از گذراندن دو سال تحصیل در دوره دبستان بهعنوان شاگرد روزانه وارد کولژآربوا شد. او دانشآموزی متوسط ِ خوب با استعدادی چشمگیر در رشته هنر شناخته میشد. در سال ۱۸۴۳ برای بار دوم در آزمون ورودی مدرسه عالی فرانسه شرکت و پس از اتمام تحصیلات، در سن ۲۶ سالگی (۱۸۴۸) به سمت ِ استاد در رشته شیمی دانشگاه استراسبورگ پذیرفته شد. او با تهیه و نوشتن رسالههایی درباره فیزیک و شیمی درجه دکترای ِ خود را گرفت. وی در این زمان با نوشتن نامهای بهرئیس دانشگاه اشتراسبورگ و کسب ِ موافقت وی، در روز)۲۹ مه ۱۸۴۹ (با دختر ۲۲ ساله وی ازدواج مینماید. لویی پاستور در این هنگام ۲۶ سال داشت. همسر جوان لویی پاستور، با حمایت از فعالیتهای علمی شوهرش، مسؤلیت کارهای اداری و دفتری را نیز بهعهده میگیرد.
خانواده:
آنها دارای سه دختر میشوند که هرسه قبل از رسیدن بهسن بلوغ میمیرند، دختر چهارم و پسری بنام ژان باتیست از آن ها پا میگیرد که آن پسر بعدها سیاستمدار میشود. (ژان بابتیست در کودکی بهوسیله پدرش از مرگ نجات یافته ولی ۵۰ سال بعد در سال ۱۹۴۰ که آلمانها بهفرانسه تاختند و میخواستند بهسردابی که مقبره پاستور بود و پسرش نگهبانی آن را بهعهده داشت بهزور وارد شوند، با مقاومت روبرو شده و در این برخورد، ژان بابتیست جانش را از دست میدهد.(
رد کردن نظریه خود به خودی(خلق الساعه):
پاستور پس از مدتی به فعالیت نورشناسی علاقمند شده و بهتحقیقات فراوانی نیز دست می زند. پاستور تحقیقات خود را در مورد عمل تخمیر ادامه داده و در این راستا به نتایج مهمی دست مییابد. او بهاین موضوع اساسی پی میبرد که تخمیر نتیجه فعالیتهای موجودات میکروسکپی و باکتریها می باشد. آزمایشهای پاستور بر روی موادی مانند چغندر قند، سرکه، شرابو شیربا موفقیت انجام پذیرفت و به فرضیه خودانگیزهای (خود بهخودی) پایان بخشید. تلاش علمی این دانشمند بزرگ، جهشی نوین در دانش پزشکی محسوب شده و به عنوان راهگشای اکتشافات بعدی در تاریخ بشریت ثبت شده است.
پاستور نتایج مطالعات خود را در سوم اوت ۱۸۵۷ بهآکادمی علوم در شهر (لیل) ارائه و فرضیه خود را مبنی بر تأثیر موجودات ذره بینی و نفوذ اکسیژن در اجسام، و تجزیه آنها، اثبات نمود. کشف واکسن ضد هاری نیز از جمله دستآوردهای لویی پاستور است که تا بهامروز مورد استفاده قرار میگیرد.
پاستور در سن ۷۳ سالگی در اثر خونریزی و سکتهٔ مغزی درگذشت. مقبره او در زیرزمین انستیتو پاستورپاریس میباشد.
امیدوارم ماه رمضان همراه با رتبه خوب در 12 مرداد باشه
رمضان بر همه ی مسلمانان مبارک
ترو خدا کمکم کنین
اگه شما بودین کدوم می رفتین؟
منتظر نظرتون هستم.
همین الان که دارم بهاتون صحبت می کنم...شب کنکوره.....اضطراب زیادی ندارم....همه چی آمادست..خیلی زیاد هم آمادست....امیدوارم رتبه ب خوبی بیارم
سه روز مانده تا کنکور 92....اضطراب که نمی دونم ولی یه کم دارم....امیدوارم به خیر تموم بشه تا سه روز دیگه خدا نگهدار............